خطبه الغدرة؛ خطبهای کمتر شنیده شده از امیر المومنین علیه السلام خطاب به غاصبین خلافت
علامه میرجهانی قدس الله روحه الشریف مینویسد:
در کتاب صوارم الحاسمة فی تاریخ اهراء فاطمة، تألیف علامه محدث آقا فتح الله کمالی استر آبادی، مأخوذ از نسخه مخطوط که در نجف اشرف در کتابخانه شوشتریها، از موقوفات مرحوم شیخ علی محمد نجف آبادی، و از کتاب کشف اللئالی ابن العرندس نقل کرده که چنین روایت کرده:
ایَّتُهَا الْغَدَرَةُ الْفَجَرَةُ، وَ النَّطَفَةُ الْقَذَرَةُ الْمَذَرَةُ، وَ الْبَهیمَةُ السَّآئمَةُ، نَهَضْتُمْ عَلى اقْدامِکُمْ، وَ شَمَّرْتُمْ لِلضَّلالِ عَنْ ساعِدِکُمْ، تَبْغُونَ بِذلِکَ النِّفاقَ، وَ تُحِبّوُنَ مُراقَبَةَ الْجَهْلِ وَ الشِّقاقِ افَظَنَنْتُمْ انَّ سُیُوفَکُمْ ماضِیَةٌ، وَ نُفوُسَکُمْ واعِیَةٌ، الا سآءَ ما قَدَّمْتُمْ انْفُسَکُمْ. ایَّتُهَا الْأَوَقَةُ الْمُتَشَتِّتَةُ بَعْدَ اجْتِماعِها، وَ الْمُلْحِدَة بَعْدَ انْتِقاعِها، وَ انْتُمْ غَیْرُ مُراقِبینَ، وَ لا مِنَ اللَّهِ بِخآئِفینَ، اجَلْ وَ اللَّهِ ذلِکَ امْرٌ ابْرَزَتْهُ ضَمآئِرُکُمْ، وَ اضْرَبَتْ عَنْ مَحْضِهِ خُبْثُ سَرآئِرِکُمْ فَاسْتَبْقوُا انْتُمْ الْجَذَلُ بِالباطِلِ فَتَنْدِمُوا، وَ نَسْتَبْقى نَحْنُ الْحَقَّ فَیَهْدینا رَبُّنا سَوآءَ السَّبیلِ، وَ یُنْجِزُ لَنا ما وَعَدَنا عَلىَ الصَّبْرِ الْجَمیلِ وَ ما رَبُّکَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبیدِ. فَدَحْضاً دَحْضاً، وَ شَوْهَةً شَوْهَةً، لِنُفُوسِکُمُ الَّتى رَغِبَتْ بِدُنْیا طالَ ما حَذَّرَکُمْ رَسوُلُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ عَنْها، فَعَلِقْتُمْ بِاَطْرافِ قَطیعَتِها، وَ رَجَعْتُمْ مُتَسالِمینَ دُونَ جَدیعَتِها، زَهِدَتْ نُفوُسُکُمْ الْأَمَّارَةُ فىِ الْأخِرَةِ الْباقِیَةِ، وَ رَغِبَتْ نُفوُسُنا فیها زَهِدْتُم فیهِ، وَ الْمَوْعِدُ قَریبٌ، وَ الرَّبُّ نِعْمَ الْحاکِمُ. اوَ تُضْرَبُ اَّهْرآءُ نَهْراً، وَ یُؤْخَذُ مِنَّا حَقُّنا قَهْراً وَ جَبْراً فَلا نَصیرَ وَ لا مُجیرَ، وَ لا مُسْعِدَ وَ لا مُنْجِدَ، فَلَیْتَ ابْنَ ابى طالِبٍ ماتَ قَبْلَ یَوْمِهِ فَلا یَرَى الْکَفَرَةَ الْفَجَرَةَ قَدِ ازْدَحَموُا عَلى ظُلْمِ الطَّاهِرَةِ الْبَرَةِ فَتَبّاً تَبّاً وَ سُحْقاً سُحْقاً، ذلِکَ امْرٌ الىَ اللَّهِ مَرْجِعُهُ، وَ الى رَسوُلِهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ وَ سَلَّمَ مَدْفَعُهُ، فَقَدْ عَزَّ عَلىَ ابْنِ ابیطالِبٍ انْ یُسَوَّدَ مَتْنُ فاطِمَةَ ضَرْباً، وَ قَدْ عُرِفَ مَقامُهُ، وَ شُوهِدَتْ ایَّامُهُ، فَلا یَثُورُ الى عَقیلَتِهِ، وَ لا یُصِرُّ دُونَ حَلیلَتِهِ، فَالصَّبْر ایْمَنُ وَ اجْمَلُ، وَ الرِّضا بِما رَضِىَ اللَّهُ بِهِ افْضَلُ، لِکَیْلا یَزوُلَ الْحَقُّ عَنْ وَقْرِهِ، وَ یَظْهَرَ الْباطِلُ مِنْ وَکْرِهِ، حَتّى الْقى رَبّى فَاَشْکُو الَیْهِ مَا ارْتَکَبْتُمْ مِنْ غَصْبِکُمْ حَقّى وَ تَماطُلِکُمْ صَدْرى، وَ هُوَ خَیْرُ الْحاکِمینَ، وَ ارْحَمُ الرَّاحِمینَ، وَ سَیَجْزىِ اللَّهُ الشَّاکِرینَ، وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ».
امیر المومنین علیه السلام پس از اینکه آن حضرت را به مسجد بردند تا از او بیعت بگیرند، خطبهای ایراد فرمود که متن آن خطبه چنین است: اى شکنندگان عهد و پیمان! اهل فسق و فجور و گناهان! و مرتکبین کارهاى حرام! و اى متهمین به ریبه و آلودگان به عیب و فساد که مردمان از فساد اخلاق شما دورى کنندگانند! اى اشخاص خبیث النفس نفهم بیتمیزى که مانند حیوانات چراکننده حق را از باطل تمیز نمیدهید! روى قدمهاتان بلند شدهاید، و آستینهاى خود را بالا بردهاید براى گمراهى تا به آن، آتش نفاق را دامن زنید و دوست میدارید، مراقب نادانى و مخالفت باشید. آیا گمان کردهاید که شمشیرهاى شما تیز و برنده است، و نفسهاى شما حفظ کننده و گردآورنده است؟ بد چیزى براى خود پیش فرستادید. اى گروهى که پس از گرد آمدن با هم پراکنده خواهید شد، و عدول کننده از حق و اهل نزاع و جدال میباشید، نه مراقب حقید، و نه از خدا میترسید. آرى به ذات خدا قسم! آن امرى است که ضمیرهاى شما آنرا بروز داده است از صیحه فزعناک، آن خباثت باطنهاى شما پیشى میگیرد به ثابت بودن در باطل، پس پشیمان خواهید شد، و ما هم بر حق باقى میمانیم، پروردگار ما ما را به راه راست راهنمایى میکند، و وفا میکند براى ما آنچه را که وعده داده است ما را از جهت صبر و بردبارى پاکیزهاى که کرده و میکنیم، و نیست پروردگار تو ستم کننده مر بندگان را. این کردار شما باطل و ناچیز شدنى است، خدا زشت و قبیح گرداند روهاى شما را، و لعنت کند شما را براى آن که نفسهاى شما میل کرده است به دنیایى که به درازى کشید زمانى که رسول خدا صلی الله علیه و آله شما را میترسانید از دوستى و علاقه به آن، و دل بستهاید به جانب آن، و انواع متاع و لذات آن، و برگشتهاید و دست بدست یکدیگر دادهاید به دشمنى در مقابل کسى که وادار کرده است نفس خود را بر مشقت عظیمه براى ظفر یافتن به حاجتى که دارد. ترک کرده است نفسهاى امّاره شما آخرت باقى را، و حال آنکه نفسهاى ما رغبت دارد در آنچه که شما ترک کردهاید، وعدهگاه ما و روز وعده یعنى قیامت نزدیک است و پروردگار خوب حاکمى است. آیا زهرا زده میشود به زجر؟ و حق ما از ما گرفته میشود به قهر و غلبه و جبر؟ پس هیچ یاریکننده و نجاتدهندهاى نیست، و هیچ معین و یاورى نیست. کاش پسر ابی طالب پیش از این روز مرده بود، و نمیدید که کفار و فجار هجوم بیاورند و ازدحام کنند بر ظلم و ستم کردن در حق فاطمهاى که پاکیزه و نیکوکار است، خدا ایشان را هلاک کند، و ملازم خسران قرار دهد، و دور گرداند آنها را از رحمت خود، این کارى که کردند بازگشت آن بهسوى خداست، و دفاع آن با رسول خدا صلی الله علیه و آله است. بسیار دشوار است بر پسر ابی طالب که پشت فاطمه از زدن سیاه شود، و حال آن که از پیش مقام او شناخته شده بود، و روزهاى عزت و عظمت او دیده شده بود، و از جا جستن نکند به حمایت عقیله خود، و اصرارى نداشته باشد در دفع ضرر از حلیله خود، پس میمنت صبر و بردبارى زیادتر و پاکیزهتر است، و خوشنود بودن به آنچه که خدا به آن خشنود است برتر و بهتر است، براى این که حق از ثبات و س خود بیرون نرود و به جاى بماند، و باطل هم در جاى خود ظاهر شود تا وقتى که ملاقات کنم رحمت پروردگار خود را، و بهسوى او شکایت کنم از آنچه که شماها مرتکب شدید از غصب کردن شما حق مرا، و عقب انداختن و تعلل ورزیدن از آنچه در سینه من است، و او بهترین حکمکنندگان، و رحمکنندهترین رحمکنندگان است، و زود باشد که جزا دهد خدا سپاسگزاران را، و ستایش مخصوص پروردگار جهانیان است.
جنة العاصمة، تألیف علامه میرجهانی، صفحه ۴۹۶-۴۹۸، چاپ موسسه فرهنگی هنری شمس الضحی
خطبه الغدرة؛ خطبهای کمتر شنیده شده از امیر المومنین علیه السلام خطاب به غاصبین خلافت
علامه میرجهانی قدس الله روحه الشریف مینویسد:
در کتاب صوارم الحاسمة فی تاریخ اهراء فاطمة، تألیف علامه محدث آقا فتح الله کمالی استر آبادی، مأخوذ از نسخه مخطوط که در نجف اشرف در کتابخانه شوشتریها، از موقوفات مرحوم شیخ علی محمد نجف آبادی، و از کتاب کشف اللئالی ابن العرندس نقل کرده که چنین روایت کرده:
ایَّتُهَا الْغَدَرَةُ الْفَجَرَةُ، وَ النَّطَفَةُ الْقَذَرَةُ الْمَذَرَةُ، وَ الْبَهیمَةُ السَّآئمَةُ، نَهَضْتُمْ عَلى اقْدامِکُمْ، وَ شَمَّرْتُمْ لِلضَّلالِ عَنْ ساعِدِکُمْ، تَبْغُونَ بِذلِکَ النِّفاقَ، وَ تُحِبّوُنَ مُراقَبَةَ الْجَهْلِ وَ الشِّقاقِ افَظَنَنْتُمْ انَّ سُیُوفَکُمْ ماضِیَةٌ، وَ نُفوُسَکُمْ واعِیَةٌ، الا سآءَ ما قَدَّمْتُمْ انْفُسَکُمْ. ایَّتُهَا الْأَوَقَةُ الْمُتَشَتِّتَةُ بَعْدَ اجْتِماعِها، وَ الْمُلْحِدَة بَعْدَ انْتِقاعِها، وَ انْتُمْ غَیْرُ مُراقِبینَ، وَ لا مِنَ اللَّهِ بِخآئِفینَ، اجَلْ وَ اللَّهِ ذلِکَ امْرٌ ابْرَزَتْهُ ضَمآئِرُکُمْ، وَ اضْرَبَتْ عَنْ مَحْضِهِ خُبْثُ سَرآئِرِکُمْ فَاسْتَبْقوُا انْتُمْ الْجَذَلُ بِالباطِلِ فَتَنْدِمُوا، وَ نَسْتَبْقى نَحْنُ الْحَقَّ فَیَهْدینا رَبُّنا سَوآءَ السَّبیلِ، وَ یُنْجِزُ لَنا ما وَعَدَنا عَلىَ الصَّبْرِ الْجَمیلِ وَ ما رَبُّکَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبیدِ. فَدَحْضاً دَحْضاً، وَ شَوْهَةً شَوْهَةً، لِنُفُوسِکُمُ الَّتى رَغِبَتْ بِدُنْیا طالَ ما حَذَّرَکُمْ رَسوُلُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ عَنْها، فَعَلِقْتُمْ بِاَطْرافِ قَطیعَتِها، وَ رَجَعْتُمْ مُتَسالِمینَ دُونَ جَدیعَتِها، زَهِدَتْ نُفوُسُکُمْ الْأَمَّارَةُ فىِ الْأخِرَةِ الْباقِیَةِ، وَ رَغِبَتْ نُفوُسُنا فیها زَهِدْتُم فیهِ، وَ الْمَوْعِدُ قَریبٌ، وَ الرَّبُّ نِعْمَ الْحاکِمُ. اوَ تُضْرَبُ اَّهْرآءُ نَهْراً، وَ یُؤْخَذُ مِنَّا حَقُّنا قَهْراً وَ جَبْراً فَلا نَصیرَ وَ لا مُجیرَ، وَ لا مُسْعِدَ وَ لا مُنْجِدَ، فَلَیْتَ ابْنَ ابى طالِبٍ ماتَ قَبْلَ یَوْمِهِ فَلا یَرَى الْکَفَرَةَ الْفَجَرَةَ قَدِ ازْدَحَموُا عَلى ظُلْمِ الطَّاهِرَةِ الْبَرَةِ فَتَبّاً تَبّاً وَ سُحْقاً سُحْقاً، ذلِکَ امْرٌ الىَ اللَّهِ مَرْجِعُهُ، وَ الى رَسوُلِهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ وَ سَلَّمَ مَدْفَعُهُ، فَقَدْ عَزَّ عَلىَ ابْنِ ابیطالِبٍ انْ یُسَوَّدَ مَتْنُ فاطِمَةَ ضَرْباً، وَ قَدْ عُرِفَ مَقامُهُ، وَ شُوهِدَتْ ایَّامُهُ، فَلا یَثُورُ الى عَقیلَتِهِ، وَ لا یُصِرُّ دُونَ حَلیلَتِهِ، فَالصَّبْر ایْمَنُ وَ اجْمَلُ، وَ الرِّضا بِما رَضِىَ اللَّهُ بِهِ افْضَلُ، لِکَیْلا یَزوُلَ الْحَقُّ عَنْ وَقْرِهِ، وَ یَظْهَرَ الْباطِلُ مِنْ وَکْرِهِ، حَتّى الْقى رَبّى فَاَشْکُو الَیْهِ مَا ارْتَکَبْتُمْ مِنْ غَصْبِکُمْ حَقّى وَ تَماطُلِکُمْ صَدْرى، وَ هُوَ خَیْرُ الْحاکِمینَ، وَ ارْحَمُ الرَّاحِمینَ، وَ سَیَجْزىِ اللَّهُ الشَّاکِرینَ، وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ».
امیر المومنین علیه السلام پس از اینکه آن حضرت را به مسجد بردند تا از او بیعت بگیرند، خطبهای ایراد فرمود که متن آن خطبه چنین است: اى شکنندگان عهد و پیمان! اهل فسق و فجور و گناهان! و مرتکبین کارهاى حرام! و اى متهمین به ریبه و آلودگان به عیب و فساد که مردمان از فساد اخلاق شما دورى کنندگانند! اى اشخاص خبیث النفس نفهم بیتمیزى که مانند حیوانات چراکننده حق را از باطل تمیز نمیدهید! روى قدمهاتان بلند شدهاید، و آستینهاى خود را بالا بردهاید براى گمراهى تا به آن، آتش نفاق را دامن زنید و دوست میدارید، مراقب نادانى و مخالفت باشید. آیا گمان کردهاید که شمشیرهاى شما تیز و برنده است، و نفسهاى شما حفظ کننده و گردآورنده است؟ بد چیزى براى خود پیش فرستادید. اى گروهى که پس از گرد آمدن با هم پراکنده خواهید شد، و عدول کننده از حق و اهل نزاع و جدال میباشید، نه مراقب حقید، و نه از خدا میترسید. آرى به ذات خدا قسم! آن امرى است که ضمیرهاى شما آنرا بروز داده است از صیحه فزعناک، آن خباثت باطنهاى شما پیشى میگیرد به ثابت بودن در باطل، پس پشیمان خواهید شد، و ما هم بر حق باقى میمانیم، پروردگار ما ما را به راه راست راهنمایى میکند، و وفا میکند براى ما آنچه را که وعده داده است ما را از جهت صبر و بردبارى پاکیزهاى که کرده و میکنیم، و نیست پروردگار تو ستم کننده مر بندگان را. این کردار شما باطل و ناچیز شدنى است، خدا زشت و قبیح گرداند روهاى شما را، و لعنت کند شما را براى آن که نفسهاى شما میل کرده است به دنیایى که به درازى کشید زمانى که رسول خدا صلی الله علیه و آله شما را میترسانید از دوستى و علاقه به آن، و دل بستهاید به جانب آن، و انواع متاع و لذات آن، و برگشتهاید و دست بدست یکدیگر دادهاید به دشمنى در مقابل کسى که وادار کرده است نفس خود را بر مشقت عظیمه براى ظفر یافتن به حاجتى که دارد. ترک کرده است نفسهاى امّاره شما آخرت باقى را، و حال آنکه نفسهاى ما رغبت دارد در آنچه که شما ترک کردهاید، وعدهگاه ما و روز وعده یعنى قیامت نزدیک است و پروردگار خوب حاکمى است. آیا زهرا زده میشود به زجر؟ و حق ما از ما گرفته میشود به قهر و غلبه و جبر؟ پس هیچ یاریکننده و نجاتدهندهاى نیست، و هیچ معین و یاورى نیست. کاش پسر ابی طالب پیش از این روز مرده بود، و نمیدید که کفار و فجار هجوم بیاورند و ازدحام کنند بر ظلم و ستم کردن در حق فاطمهاى که پاکیزه و نیکوکار است، خدا ایشان را هلاک کند، و ملازم خسران قرار دهد، و دور گرداند آنها را از رحمت خود، این کارى که کردند بازگشت آن بهسوى خداست، و دفاع آن با رسول خدا صلی الله علیه و آله است. بسیار دشوار است بر پسر ابی طالب که پشت فاطمه از زدن سیاه شود، و حال آن که از پیش مقام او شناخته شده بود، و روزهاى عزت و عظمت او دیده شده بود، و از جا جستن نکند به حمایت عقیله خود، و اصرارى نداشته باشد در دفع ضرر از حلیله خود، پس میمنت صبر و بردبارى زیادتر و پاکیزهتر است، و خوشنود بودن به آنچه که خدا به آن خشنود است برتر و بهتر است، براى این که حق از ثبات و س خود بیرون نرود و به جاى بماند، و باطل هم در جاى خود ظاهر شود تا وقتى که ملاقات کنم رحمت پروردگار خود را، و بهسوى او شکایت کنم از آنچه که شماها مرتکب شدید از غصب کردن شما حق مرا، و عقب انداختن و تعلل ورزیدن از آنچه در سینه من است، و او بهترین حکمکنندگان، و رحمکنندهترین رحمکنندگان است، و زود باشد که جزا دهد خدا سپاسگزاران را، و ستایش مخصوص پروردگار جهانیان است.
جنة العاصمة، تألیف علامه میرجهانی، صفحه ۴۹۶-۴۹۸، چاپ موسسه فرهنگی هنری شمس الضحی
حقانیت غدیر و امامت و ضلالت خلفای غاصب در کلام حضرت زهرا سلام الله علیها
شیخ ابو القاسم خزاز قمی رضوان الله علیه روایت کرده است:
حدثنا علی بن الحسین، قال حدثنا محمد بن الحسین الکوفی، قال حدثنا محمد بن علی بن زکریا، عن عبد الله بن الضحاک، عن هشام بن محمد، عن عبد الرحمن، عن عاصم بن عمر، عن محمود بن لبید قال: لما قبض رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم کانت فاطمة تأتی قبور الشهداء وتأتی قبر حمزة وتبکی هناک، فلما کان فی بعض الایام أتیت قبر حمزة رضی الله عنه فوجدتها صلوات الله علیها تبکی هناک، فأمهلتها حتى سکتت، فأتیتها وسلمت علیها وقلت: یا سیدة النسوان قد والله قطعت أنیاط قلبی من بکائک. فقالت: یا با عمر یحق لی البکاء، ولقد اصبت بخیر الاباء رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم، واشوقاه الى رسول الله، ثم أنشأت علیها السلام تقول: إذا مات یوما میت قل ذکره * وذکر ابى مات والله اکثر. قلت: یا سیدتی انی سائلک عن مسألة تلجلج فی صدری. قالت: سل. قلت: هل نص رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم قبل وفاته على علی بالامامة ؟ قالت: واعجباه أنسیتم یوم غدیر خم. قلت: قد کان ذلک، ولکن أخبرینی بما أسر الیک. قالت: أشهد الله تعالى لقد سمعته یقول: علی خیر من أخلفه فیکم، وهو الامام والخلیفة بعدی، وسبطی وتسعة من صلب الحسین أئمة أبرار، لئن اتبعتموهم وجدتموهم هادین مهدیین، ولئن خالفتموهم لی الاختلاف فیکم الى یوم القیامة. قلت: یا سیدتی فما باله قعد عن حقه ؟ قالت: یا با عمر لقد قال رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم: مثل الامام مثل الکعبة إذ تؤتى ولا یأتی - أو قالت: مثل علی - ثم قالت: أما والله لو ترکوا الحق على أهله واتبعوا عترة نبیه لما اختلف فی الله تعالى اثنان، ولورثها سلف عن سلف وخلف بعد خلف حتى یقوم قائمنا التاسع من ولد الحسین، ولکن قدموا من أخره وأخروا من قدمه الله، حتى إذا ألحد المبعوث وأوذعوه الحدث المحدوث واختاروا بشهوتهم وعملوا بآرائهم، تبا لهم أو لم یسمعوا الله یقول " وربک یخلق ما یشاء ویختار ما کان لهم الخیرة " بل سمعوا ولکنهم کما قال الله سبحانه " فانها لاتعمى الابصار ولکن تعمى القلوب التی فی الصدور "، هیهات بسطوا فی الدنیا آمالهم ونسوا آجالهم، فتعسا لهم وأضل أعمالهم، أعوذ بک یا رب من الحور بعد الکور.
محمود بن لبید گوید: چون رسول خدا صلی الله علیه و آله از دنیا رفت، حضرت فاطمه سلام الله علیها نزد قبر شهدای احد و قبر حمزه علیه و میآمد و در آنجا میگریست؛ روزى آن حضرت را دیدم که بالاى قبر حمزه آمده و گریه میکند؛ او را به حال خود گذاردم تا آرام شد، [آنگاه] نزدش آمدم و بر او سلام کردم و عرض کردم: اى سرور ن شما که [با این گریه خود] شاهرگ قلب مرا پاره کردید؟ فرمود: اى ابا عمر، گریه بر من سزاوار نیست زیرا به فقدان بهترین پدران یعنی رسول خدا صلی الله علیه و آله گرفتار شدم، سپس این شعر را [که ترجمهاش این است] انشاء فرمود: هر که مرد، نامش از بین رود ولی نام پدر من به خدا سوگند تا من زندهام بزرگ است. عرض کردم: اى بانوی من، سوالى دارم که در سینه من خلجان کرده و میخواهم از شما بپرسم؟ فرمود: بپرس، عرض کردم: آیا رسول خدا صلی الله علیه و آله پیش از مرگش به امامت علی علیه السلام تصریح کرد؟ فرمود: بسیار عجیب است! آیا روز غدیر خم را فراموش کردهاید؟ عرض کردم: بلی [جریان غدیر خم] صحیح است، ولی به آنچه در پنهانی [رسول خدا صلى الله علیه و اله] به شما خبر داده مرا آگاه فرما. فرمود: خدا را گواه میگیرم که شنیدم میفرمود: علی بهترین کسی است که او را پس از خود در میان شما میگذارم؛ و او امام و خلیفه بعد از من میباشد، و پدر دو سبط من است، و نه تن از صلب حسین امامان نیکوکارند، که اگر پیرویشان کنید ایشان را راهنمایانی هدایت کننده وهدایت شده مییابید، و اگر مخالفتشان کنید اختلاف و تفرقه تا روز قیامت در میان شما باشد، عرض کردم: اى بانوى من پس برای چه از گرفتن حقش خوددارى کرد؟ فرمود: اى ابا عمر رسول خدا صلی الله علیه و اله فرمود: مثل امام - یا آنکه فرمود: مثل علی - همانند کعبه است که به سوی او روند و او به جانب کسی نمیآید؛سپس فرمود: به خدا سوگند اگر حق را بر اهلش واگذارده بودند و از عترت پیغمبرشان پیروی کرده بودند در باره خداوند دو نفر با هم اختلاف نمیکردند و گذشتگان و آیندگان [امامت] را از هم ارث میبردند تا قائم ما که نهمین فرزند حسین است قیام کند، ولکن آن کس که خدایش به عقب انداخته مقدم داشتند و آن کس که خدایش مقدم داشته به عقب انداختند تا آن گاه که فرستاده حق را در لحد نهاده و به خاک سپردند، و خواسته دل خود را برگزیده [و پیرویش کردند] و به راى خود عمل نمودند، نابودى بر آنها باد؛ آیا نشنیدند کلام خدا را که فرمود: پروردگار تو آنچه را که میخواهد خلق می کند و هرچه را بخواهد اختیار میکند و برای آنان اختیاری نیست؟ افسوس، [که سران سقیفه] آرزوها [و هوسهای] خود را در دنیا تحقق بخشیدند و از آینده خود غافل ماندند، خدا نابودشان گرداند و آنان را در کارهایشان گمراه کند؛ ای پروردگار من به تو پناه می برم از کمی یاران پس از پیروزی و فراوانی آنان.
کفایة الاثر، تالیف ابو القاسم خزاز، صفحه ۳۰۲-۳۰۴، حدیث ۱۲۳، چاپ انتشارات دلیل ما
لعن قاتل حضرت زهرا سلام الله علیها توسط پیامبر صلی الله علیه و آله
شیخ ابو الفتح کراجکى طرابلسى رضوان الله علیه عالم بزرگ شیعه روایت کرده است:
و مِمَّا حَدَّثَنَا بِهِ الشَّیْخُ الْفَقِیهُ أَبُو الْحَسَنِ بْنُ شَاذَانَ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا ابْنُ الْوَلِیدِ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ قَالَ حَدَّثَنَا الصَّفَّارُ مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَیْنِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ زِیَادٍ عَنْ مُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ عَنْ یُونُسَ بْنِ یَعْقُوبَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ سَمِعْتُ الصَّادِقَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ علیهما السلام یَقُولُ . ِیَا یُونُسُ قَالَ جَدِّی رَسُولُ اللَّهِ صلّى الله علیه وآله مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ یَظْلِمُ بَعْدِی فَاطِمَةَ ابْنَتِی وَ یَغْصِبُهَا حَقَّهَا وَ یَقْتُلُهَا
امام صادق علیه السلام فرمودند: ای یونس! جدم رسولخدا صلی الله علیه و آله فرمودند: ملعون است ملعون است کسی که پس از من، به دخترم فاطمه ظلم روا کند و حق او را غصب کند و او را بکشد.
کنز الفوائد، تالیف ابو الفتح کراجکى طرابلسى، جلد ۱، صفحه ۱۵۰
بر قاتلین حضرت زهرا سلام الله علیها لعنت
علت نام گذاری حضرت زهرا سلام الله علیها به فاطمه
شیخ طوسی رضوان الله علیه عالم بزرگ شیعه و همچنین جوینی عالم بزرگ اهل سنت عمری روایت کردهاند:
٥٧١ / ١٨ ـ وبهذا الاسناد ، قال : قال رسول الله صلى الله علیه وآله : إنما سمیت ابنتی فاطمة لان الله ( عز وجل ) فطمها وفطم من أحبها من النار.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: دخترم را فاطمه نامیدم زیرا که خداوند او و دوستدارانش را از آتش جهنم دور کرده است.
الامالی، تالیف شیخ طوسی، مجلس ۱۱، حدیث ۱۸، صفحه ۲۹۴، چاپ دار الثقافة
بحار الانوار، تالیف علامه مجلسی، جلد ۶۵، صفحه ۱۳۳، چاپ دار إحیاء تراث العربی
علم حضرت زینب کبری سلام الله علیها در کلام امام سجاد علیه السلام
علی بن ابی طالب طبرسی رضوان الله علیه روایت کرده است که امام سجاد علیه السلام به حضرت زینب سلام الله علیها فرمودند:
اَنْتِ بِحَمدِ اللّهِ عالِمَةٌ غَیرَ مُعَلَّمَة وَ فَهِمَةٌ غَیرَ مُفَهَّمَة.
ای عمه، تو به حمد الله، عالمى هستى که نزد کسى تعلیم ندیدى و دانایى هستى که نزد کسى نیاموختى.
الاحتجاج، تالیف علی بن ابی طالب طبرسی، جلد ۲، صفحه ۲۷
بحار الانوار، تالیف علامه مجلسی، جلد ۴۵، صفحه ۱۶۴
دستور امام صادق علیه السلام به سب و برائت از ابو بکر و عمر
شیخ کشی رحمت الله علیه روایت کرده است:
۳۶۳- نصر بن صباح ، قال حدثنی إسحاق بن محمد البصری، قال حدثنی محمد بن جمهور القمی، قال حدثنا موسی بن بشار الوشاء، عن داود بن النعمان ، قال دخل الکمیت فأنشده ، وذکر نحوه ثم قال فی آخره أن الله عز و جل یحب معالی الأمور ویکره سفسافها، فقال الکمیت یاسیدی أسألک عن مسألة و کان متکئا فاستوی جالسا وکسر فی صدره وسادة ثم قال سل فقال أسألک عن الرجلین فقال یاکمیت بن زید ماأهریق فی الإسلام محجمة من دم و لااکتسب مال من غیرحله و لانکح فرج حرام إلا و ذلک فی أعناقهما إلی یوم یقوم قائمنا، ونحن معاشر بنی هاشم نأمر کبارنا وصغارنا بسبهما والبراءة منهما.
داود بن نعمان گفت: کمیت خدمت امام صادق صلوات الله علیه رسید و شعرى سرود؛ امام شعر او را تصحیح نمود. آنگاه فرمودند: خداوند کارهای عالی را دوست دارد و از چیزهاى نامرغوب و بد خوشش نمیآید. کمیت عرض کرد: آقا اجازه میدهید سوالی بکنم؟! امام صلوات الله علیه تکیه کرده بودند، راست نشست و سینهی خود را بر بالشی تکیه داد فرمود: سوال کن. عرض کرد: دربارهی آن دو نفر (ابو بکر و عمر لعنهما الله) چه میگویید؟ فرمود: ای کمیت! اگر به اندازهی یک حجامت خون در اسلام ریخته شود یا مالى از راه حرام به دست آید و یا و شویى حرامى انجام شود؛ گناه آن به گردن آن دو نفر است تا روز قیامت تا قائم (عجل الله تعالی فرجه) ما قیام کند. ما بنى هاشم بزرگ و کوچک خود را به سب و برائت از آن دو نفر دستور میدهیم.
اختیار معرفة الرجال المعروف بـ رجال الکشی، صفحه ۱۸۰، حدیث ۳۶۳، چاپ موسسه النشر الاسلامی
بحار الانوار، تالیف علامه مجلسی، جلد ۴۷، صفحه ۳۲۳، حدیث ۱۷، چاپ دار احیاء التراث العربی
شفاعت شیعیان توسط حضرت معصومه سلام الله علیها
شهید نور الله شوشتری رضوان الله علیه روایت کرده است:
عَنِ الصَّادِقِ علیه السلام قَالَ: أَلَا وَ إِنَّ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ حَرَماً وَ هُوَ الْکُوفَةُ، أَلَا وَ إِنَّ قُمَّ الْکُوفَةُ الصَّغِیرَةُ، أَلَا إِنَّ لِلْجَنَّةِ ثَمَانِیَةَ أَبْوَابٍ ثَلَاثَةٌ مِنْهَا إِلَى قُمَّ، تُقْبَضُ فِیهَا امْرَأَةٌ مِنْ وُلْدِی اسْمُهَا فَاطِمَةُ بِنْتُ مُوسَى، وَ تُدْخَلُ بِشَفَاعَتِهَا شِیعَتِی الْجَنَّةَ بِأَجْمَعِهِمْ.
از حضرت صادق علیه السلام روایت است که فرمودند: آگاه باشید که برای امیر المومنین علیه السلام، حرمی است و آن حرم، کوفه است. آگاه باشید که قم، کوفه کوچک است. آگاه باشید که از هشت در بهشت، سه در آن به قم باز میشود. بانویی از فرزندان من در قم از دنیا میرود که اسمش فاطمه بنت موسى علیهما السلام است و به شفاعت او همه شیعیان من وارد بهشت میشوند.
مجالس المومنین، تالیف نور الله شوشتری رحمه الله، جلد ۱، صفحه ۸۳
بحار الانوار، تالیف علامه مجلسی رحمه الله، جلد ۶۰، صفحه ۲۲۸
السلام علیک یا فاطمة المعصومة علیها السلام
منظور از فلق در قرآن چیست؟
خداوند در سوره فلق میفرمایند:
قل اعوذ بربّ الفلق
اما فلق چیست؟
علامه مجلسی رضوان الله علیه در کتاب عین الحیات آورده است که از امام صادق علیه السلام روایت شده است:
فلق، چاهی است در جهنم، که اهل جهنم از شدت حرارت آن استعاذه مینمایند و از خدا طلب مینمایند که نفسی بکشند. چون نفس کشید، جمیع جهنم را سوزانید. در آن چاه صندوقی از آتش است، که اهل آن چاه از حرارت آن صندوق استعاذه مینمایند؛ و آن تابوتی است که در آن تابوت، شش کس از پیشینیان و شش کس از پسینیان جا دارند. اما شش نفر اول: پسر آدم است (قابیل) که برادر خود را کشت؛ نمرود که ابراهیم (علیه السلام) را در آتش انداخت؛ فرعون و سامری که گوساله پرستی را در دین خود رواج داد؛ آن کسی (یعنی یهودا) که یهود را پس از پیغمبرشان گمراه کرد؛ و آن کسی (یعنی پولس) که نصاری را بعد از پیغمبرشان گمراه کرد و اما آن شش نفر آخر: ابو بکر، عمر، عثمان، معاویه، سرکرده خوارج نهروان و ابن ملجم.
عین الحیات، تالیف علامه مجلسی، جلد ۲، صفحه ۶۶ـ۶۷، انتشارات انوار الهدی، سال ۱۳۸۲
البته دستان تحریفگر حکومتی این روایت را هم در چاپهای جدید تحریف کردند!!! همان طور که دیدید در این روایت امام صادق علیه السلام صریحا نام افرادی را که به دلیل بنیان گذاری ظلم و ستم و تحریف دین خدا و فساد در زمین در تابوتی پستترین نقطه جهنم به نام چاه فلق تحت شدیدترین عذاب جهنم هستند را میبرد اما در چاپ انتشارات یقظه سال ۱۳۹۴ با ویرایش کاظم عابدینی مطلق این حدیث سانسور شده و ناشر اسامی ابو بکر، عمر، عثمان و معاویه را حذف و جای آنها نقطهچین گذاشته است!!!
عین الحیات، تالیف علامه مجلسی، صفحه ۴۰۸، انتشارات یقظه، سال ۱۳۹۴
قضاوت با شما
فضیلت روز نوروز در کلام امام صادق علیه السلام
شیخ الاسلام علامه مجلسی رضوان الله علیه مینویسد:
بدان که میان علما در تعیین روز نوروز اختلاف بسیار هست، بعضی گفتهاند: دهم ایار است از ماههای رومی. و بعضی گفته.اند: نهم شباط است و مشهور آن است که اول انتقال شمس است به برج حمل، چنان چه در این ازمنه معمول است و این مطلب را در کتاب بحار الانوار بسط عظیمی دادهام و این رساله گنجایش ذکر آنها را ندارد و به گمان فقیر، همین نوروز که در این ازمنه مشهور است، اقرب است به صواب و اضبط است در حساب. و اگر بنای اعمال را بر این بگذارند، ظاهرا بد نیست.
و اما فضایل و اعمال این روز؛ به اسانید معتبره از معلی بن خنیس که از خواص حضرت صادق علیه السلام بوده است، منقول است که گفت: در روز نوروز، به خدمت امام جعفر صادق علیه السلام رفتم، حضرت فرمود: آیا میشناسی این روز را؟ گفتم: فدای تو شوم! این روزی است که عجم آن را تعظیم میکنند، در این روز تحفهها و هدیهها برای یکدیگر میفرستند. حضرت فرمود: که سوگند یاد میکنم به حق خانه کعبه که در مکه معظمه است، این تعظیم کردن نیست مگر برای امر قدیمی، که آن را برای تو تفسیر میکنم تا بفهمی. گفتم: ای سید و آقای من! دانستن این امر، به برکت شما، نزد من محبوبتر است از آن که مردگانم زنده شوند و دشمنان من بمیرند. حضرت فرمود: ای معلی! به درستی که روز نوروز، روزی است که حق سبحانه و تعالی در این روز از ارواح بندگان پیمان گرفت در روز الست، که او را به یگانگی بپرستند و برای او شریکی قرار ندهند و در بندگی و پرستیدن، هیچ چیزی را شریک او نگردانند و به پیغمبران و رسولان و حجتهای او بر خلق و امامان و پیشوایان دین و ائمه معصومین صلوات الله علیهم اجمعین ایمان بیاورند، و روز اول، رزوی است که در آن آفتاب طلوع کرده است و بادهای آبستن کننده درختان، وزیده است و گلها و شکوفههای زمین آفریده شده است، و در این روز کشتی نوح علیه السلام بعد از طوفان، بر کوه جودی قرار گرفته است. و این روزی است که حق تعالی چندین هزار کس را که از مرگ گریختند، حیات بخشیده است. والذین خرجوا من دیارهم و هم الوف حذر الموت فقال لهم الله موتوا ثم احیاهم؛ آیا ندیدی جمعیتی را که از ترس مرگ، از خانههای خود فرار کردند و آنان هزارها نفر بودند سپس خداوند آنها را زنده کرد و خداوند نسبت به بندگان خود احسان میکند ولی بیشتر مردم شکر او را به جا نمیآورند».
و فرمود: که در این روز جبرئیل بر حضرت رسول صلی الله علیه و آله نازل شده، یعنی نوروز موافق روز مبعث بوده که بیست و هفتم ماه مبارک رجب است. و فرمود: این روزی است که حضرت رسالت پناهنی به وسیله امیر المومنین علیه السلام بتهای کفار قریش را در مکه شکست و حضرت ابراهیم علیه السلام نیز در این روز بتهای کافران را در مکه شکست
این مطلب؛ اول اشاره است به آن چه سنی و شیعه به طرق بسیار روایت کردهاند که شبی حضرت رسول صلى الله علیه و آله حضرت امیر المومنین علیه السلام را با خود به مسجد الحرام آورد و حضرت امیر را امر کرد که بر دوش آن حضرت بالا رود و بتهای کافران را به زیر آورد و آنها را بشکند، پس مراد این است که در شب این روز (نوروز) چنین اتفاقی افتاده است. و فرمود: که در این روز حضرت رسول صلی الله علیه و آله اصحاب خود را امر کرد با امیر المومنین علیه السلام بیعت کنند و اقرار کنند که او پادشاه مومنان است. یعنی روز غدیر، این روز بوده و با آن روز، به سرکردههای صحابه گفته است که بر على سلام کنید و بگوئید: السلام علیک یا امیر المومنین، که این فرمان در این روز بوده است. و فرمود: که در این روز حضرت رسول صلی الله علیه و آله حضرت امیر المومنین علیه السلام را به وادی جنیان فرستاد که از ایشان برای پیامبر بیعت بگیرد و فرمود: که در این روز حق خلافت به امیر المومنین صلوات الله علیه برگشت و بار دیگر بعد از کشته شدن عثمان علیه اللعنة با آن حضرت بیعت کردند. و در این روز حضرت امیر المومنین علیه السلام با خوارج نهروان جنگ کرد و بر ایشان ظفر یافت و سرکرده ایشان را که ذو الثدیه میگفتند، کشت. و در این روز قائم آل محمد صلوات الله علیه ظاهر خواهد شد، و در این روز امامان دیگر به دنیا رجعت خواهند کرد، و در این روز قائم ما بر دجال ظفر خواهد یافت، و در کناسه که محلهای از محلات کوفه است، او را به دار خواهند کشید. و هیچ روز نوروزی نیست، مگر آن که ما انتظار فرج میکشیم، زیرا که آن روز از روزهای ما و شیعیان ما است که آن روز را عجمان (عجمها) حفظ کردند و حرمت آن را رعایت کردند و شما عربان (عربها) آن را ضایع کردید.
زاد المعاد، تالیف علامه مجلسی، فصل هفتم، صفحه ۴۹۵-۴۹۷
فضائل روز نوروز در کلام امام صادق علیه السلام
شیخ الاسلام علامه مجلسی رضوان الله علیه مینویسد:
بدان که میان علما در تعیین روز نوروز اختلاف بسیار هست، بعضی گفتهاند: دهم ایار است از ماههای رومی. و بعضی گفته.اند: نهم شباط است و مشهور آن است که اول انتقال شمس است به برج حمل، چنان چه در این ازمنه معمول است و این مطلب را در کتاب بحار الانوار بسط عظیمی دادهام و این رساله گنجایش ذکر آنها را ندارد و به گمان فقیر، همین نوروز که در این ازمنه مشهور است، اقرب است به صواب و اضبط است در حساب. و اگر بنای اعمال را بر این بگذارند، ظاهرا بد نیست.
و اما فضایل و اعمال این روز؛ به اسانید معتبره از معلی بن خنیس که از خواص حضرت صادق علیه السلام بوده است، منقول است که گفت: در روز نوروز، به خدمت امام جعفر صادق علیه السلام رفتم، حضرت فرمود: آیا میشناسی این روز را؟ گفتم: فدای تو شوم! این روزی است که عجم آن را تعظیم میکنند، در این روز تحفهها و هدیهها برای یکدیگر میفرستند. حضرت فرمود: که سوگند یاد میکنم به حق خانه کعبه که در مکه معظمه است، این تعظیم کردن نیست مگر برای امر قدیمی، که آن را برای تو تفسیر میکنم تا بفهمی. گفتم: ای سید و آقای من! دانستن این امر، به برکت شما، نزد من محبوبتر است از آن که مردگانم زنده شوند و دشمنان من بمیرند. حضرت فرمود: ای معلی! به درستی که روز نوروز، روزی است که حق سبحانه و تعالی در این روز از ارواح بندگان پیمان گرفت در روز الست، که او را به یگانگی بپرستند و برای او شریکی قرار ندهند و در بندگی و پرستیدن، هیچ چیزی را شریک او نگردانند و به پیغمبران و رسولان و حجتهای او بر خلق و امامان و پیشوایان دین و ائمه معصومین صلوات الله علیهم اجمعین ایمان بیاورند، و روز اول، رزوی است که در آن آفتاب طلوع کرده است و بادهای آبستن کننده درختان، وزیده است و گلها و شکوفههای زمین آفریده شده است، و در این روز کشتی نوح علیه السلام بعد از طوفان، بر کوه جودی قرار گرفته است. و این روزی است که حق تعالی چندین هزار کس را که از مرگ گریختند، حیات بخشیده است. والذین خرجوا من دیارهم و هم الوف حذر الموت فقال لهم الله موتوا ثم احیاهم؛ آیا ندیدی جمعیتی را که از ترس مرگ، از خانههای خود فرار کردند و آنان هزارها نفر بودند سپس خداوند آنها را زنده کرد و خداوند نسبت به بندگان خود احسان میکند ولی بیشتر مردم شکر او را به جا نمیآورند».
و فرمود: که در این روز جبرئیل بر حضرت رسول صلی الله علیه و آله نازل شده، یعنی نوروز موافق روز مبعث بوده که بیست و هفتم ماه مبارک رجب است. و فرمود: این روزی است که حضرت رسالت پناهنی به وسیله امیر المومنین علیه السلام بتهای کفار قریش را در مکه شکست و حضرت ابراهیم علیه السلام نیز در این روز بتهای کافران را در مکه شکست
این مطلب؛ اول اشاره است به آن چه سنی و شیعه به طرق بسیار روایت کردهاند که شبی حضرت رسول صلى الله علیه و آله حضرت امیر المومنین علیه السلام را با خود به مسجد الحرام آورد و حضرت امیر را امر کرد که بر دوش آن حضرت بالا رود و بتهای کافران را به زیر آورد و آنها را بشکند، پس مراد این است که در شب این روز (نوروز) چنین اتفاقی افتاده است. و فرمود: که در این روز حضرت رسول صلی الله علیه و آله اصحاب خود را امر کرد با امیر المومنین علیه السلام بیعت کنند و اقرار کنند که او پادشاه مومنان است. یعنی روز غدیر، این روز بوده و با آن روز، به سرکردههای صحابه گفته است که بر على سلام کنید و بگوئید: السلام علیک یا امیر المومنین، که این فرمان در این روز بوده است. و فرمود: که در این روز حضرت رسول صلی الله علیه و آله حضرت امیر المومنین علیه السلام را به وادی جنیان فرستاد که از ایشان برای پیامبر بیعت بگیرد و فرمود: که در این روز حق خلافت به امیر المومنین صلوات الله علیه برگشت و بار دیگر بعد از کشته شدن عثمان علیه اللعنة با آن حضرت بیعت کردند. و در این روز حضرت امیر المومنین علیه السلام با خوارج نهروان جنگ کرد و بر ایشان ظفر یافت و سرکرده ایشان را که ذو الثدیه میگفتند، کشت. و در این روز قائم آل محمد صلوات الله علیه ظاهر خواهد شد، و در این روز امامان دیگر به دنیا رجعت خواهند کرد، و در این روز قائم ما بر دجال ظفر خواهد یافت، و در کناسه که محلهای از محلات کوفه است، او را به دار خواهند کشید. و هیچ روز نوروزی نیست، مگر آن که ما انتظار فرج میکشیم، زیرا که آن روز از روزهای ما و شیعیان ما است که آن روز را عجمان (عجمها) حفظ کردند و حرمت آن را رعایت کردند و شما عربان (عربها) آن را ضایع کردید.
زاد المعاد، تالیف علامه مجلسی، فصل هفتم، صفحه ۴۹۵-۴۹۷
درباره این سایت